نوشته كارگردان برنده سه جايزه بينالمللي فيلم كوتاه/
حالا وقت گفتن این حرفهاست درباره جشنواره عمار و فانوسهايش
داود مراديان فيلمساز جواني است كه بهتازگي فيلم كوتاهش با عنوان "داستان جنگ است" برنده سه جايزهي فيلم كوتاه "جایزه هیات داوران نیویورک"، "جایزه ویژه استعداد جوان جنوب فرانسه"، "جایزه بهترین فیلم نیویورک" شد و فيلمش، کاندیدای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جشنواره سبک آزاد آمریکا، کاندیدای بهترین فیلم جشنواره فریاد آمریکا، کاندیدای بهترین فیلم در جشنواره دهلی نو و... نيز بوده است.
اين فيلم در سال 89 بدون حمایت دولتی و با هزینه شخصی در قد سی و پنج در خصوص جنگ ساخته و براي حدود 50 فستیوال فرستاده شده كه تاكنون جوايز فوق را كسب كرده است. مراديان ميگويد هنوز دو ميليون تومان به لابراتوار بدهي دارد و براي نگاتیوهاي فیلماش از تهمانده فیلم "زندگی" جلیل سامان استفاده كرده و کلیه عوامل فيلم نيز تجربه نخست كاريشان بوده است.
فیلم در مورد نفی تجاوز به كشورها بر اساس شعر توماس هاردی به زبان انگلیسی ساخته شده و شرح حال دو نفر است كه در دو سوی یک میدان مین گرفتار شدهاند. راوی داستان یک عراقی است كه شخصیت متجاوز است هر دو تشنه اما... فيلم ضد تجاوز است نه ضد جنگ.
مراديان كارگردان اين فيلم كوتاه كه فيلم كوتاه ديگرش با عنوان "بازي تمام شد" در داخل تنها در جشنواره فيلم عمار، برنده جايزه شد، در يادداشتي با بيان اينكه اكنون كه جايزههاي خارجي را گرفته است، راحتتر ميتواند در مورد جشنواره فيلم عمار بنوسيد، يادداشت زير را براي رجانيوز ارسال كرد:
اگر این حرفها را پیش از این می زدم، متهم می شدم به دور دیدن گوشت و شکوا از بد بويیاش و حالا در شرایطی گفتن این حرفها ارزش دارد که بیشترین انتقادهای عبث و به قول بعضی دوستان و بزرگان حسادت گونه را در بطن همین ماجرا تجربه کردم، با این همه اما الان وقت نوشتن از جشنواره عمار است!
از جشنواره عمار زمانی باید سخن گفت که دست خالی نباشد و اکنون که سه جایزه بین المللی و چندین نامزدی در فستیوالهای مستقل فیلم کوتاه دارم که ارزششان تا ده هزار دلار می رسد، وقت گفتن از ارزش فستیوالی است که جایزه اش یک فانوس و دو نیم سکه است! اما به گواهی همسرم تنها فستیوالی بود که تا اعلام اسمم، صورتم به سرخی و کبودی گرايیده بود!
چرا جشنواره عمار اينقدر مهم است؟
در جشنواره های مستقل بین المللی اگر برنده جایزه شوی، اعتباری میابی که بدون هیچ تشریفاتی فیلمهای بعدیات نیز شانس حضور و نامزدی می یابند، تائید می شوی و جریان روشنفکری داخل کشور و مسئولین چشم به فرش قرمز مانده نیز برایت هورا می کشند اما جشنواره عمار محلي براي ديده شدن و ستاره شدن است! جشنواره ای که در سطح بالایی گاهی فیلمهایی دارد که نظیرشان در جشنواره فیلم کوتاه هم دیده نمی شد. فیلمهایی مثل ساعت بیداری، مهار نشده، ایران سبز و فیلم خودم که یقیناً اگر شانس حضور در فستیوالهای مستقل را بیابند، اهمیت تولید شدنشان را به خوبی نشان خواهند داد.
اما برای درک این تنها جشنواره "ما" بگذارید بک فلاشبک بزنم!
در روزنامه کیهان (+) به اجمال نوشتم که جشنواره نهال دانشگاه هنر چه سر و وضعی دارد و جشنواره فیلم کوتاه نیز حال و روز خوبی ندارد. آنزمان البته برای کسی مهم نبود نه نشریات و نه مسئولین سینمایی. جشن مستقل فیلم کوتاه هم با یک فضای صد در صد روشنفکری برگزار می شود تا کارگردانهایی که سینما را از اساتید روشنفکر آموخته اند، جایزه خود را نیز از دستانشان بگیرند و امضایی شود بر ادامه کارشان. اما در فضای ما، تنها و تنها یک جشنواره است که مسالهی مستضعفین و سینمای حزب اللهی را مطرح ساخته. جشنواره عمار ولی برای فیلمسازهایی است که از امسال به بعد دیگر می دانند هرگز نباید امید داشته باشند رئیس سازمان سینمایی، سینمای جوان، مرکز گسترش و... به آنها تلفن بزنند یا با آنها نشستی بگذارند. امیدی نباید داشته باشند که از سوی شوراهای طرح و برنامه چندین شبکه تلویزیونی دعوت به ساخت برنامه شوند.
سینمای عمار چنین چیزی است و اگر بر آن پافشاری کنی، عواقب تلخ نگفتنی هم در انتظارت هست، پس سینمای عمار سینمای کله شق هاست. از اینجهت است که جایزه این جشنواره برایم ده ها برابر بیش از دیگر فستیوالها ارزش دارد و حالا که ماههاست و حقیقتاً ماههاست که منتظر نگارش این یادداشت بودم، می گویم:
اکنون و بعد از حضور با اولین فیلمم در بیست فستیوال، ربودن سه جایزه و نامزدی در سه جایزه دیگر از سه کشور، در پایان چرخه شرکتش در فستیوال های مستقل کوتاه، تمامی آنها، چه تندیس هیات داورانش، چه جوایز مادیاش، چه یادداشتهای تجلیل گونهاش و چه... همهاش بی کم و کاست فدایی شعله فانوس کوچک جشنواره عمار که هر شب مقابل دیده ام به من می گوید قبیله ام کجاست!
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=120316
+نوشته
شده در برچسب:,ساعت توسط عمار
|